وقتی از همه تنها می شوی، تو را از خود لبریز می کند.
وقتی در هزارراه های زندگی سردرگم می شوی، او خود پازل های
پیچیده ی زندگی ات را به سادگی می چیند.
وقتی در قحطی نور؛ دنبال شمع سوخته ای می گردی،
او به دلت خورشید را می تاباند.
وقتی همه در اوج بی اویی می گریند، لبخند بر لب تو می آورد.
وقتی که گم شده ها در کوچه پس کوچه های دنیا سرگردانند،
دست تو را محکم می گیرد و در راه نگه می دارد.
وقتی دیگران بر دنیا عاشق می شوند، تو را بر خود عاشق می کند.
وقتی مردمان در پی جاه و مقام در صف های طولانی،
نماز جماعت تزویر می خوانند، به تو نماز فرادای عشق می آموزد.
وقتی همه ی صداهای اطرافت خاموش می شوند
او در نیلبک روحت می دمد و از تو آوای هستی می سازد.
آوایی که از آن دورها تو را می خواند.
آوایی که تو را به نام مقدس عشق می خواند.
:: موضوعات مرتبط:
گوناگون ,
,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3