مرد جوانی که می خواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت.
استاد گفت: تا یک سال به هر کسی که به تو دشنام دهد پولی بده.
تا دوازده ماه هر کسی به جوان توهین میکرد جوان به او پولی میداد.
پس از گذشت یک سال باز به سراغ استاد رفت تا گام بعد را بیاموزد.
استاد گفت: به شهر برو و برایم غذا بخر.
تا جوان رفت؛ استاد خود را به لباس یک گدا در آورد و از راه میانبر به شهر رفت.
وقتی مرد جوان رسید، استاد شروع کرد به توهین کردن به او.
جوان به گدا گفت: عالی است!
یک سال مجبور بودم به هر کسی که به من توهین می کرد پول بدهم
اما حالا می توانم مجانی فحش بشنوم، بدون آنکه پشیزی خرج کنم.
استاد وقتی صحبت جوان را شنید رو نشان داده و گفت:
برای گام بعدی آماده ای چون یاد گرفتی به روی مشکلات بخندی!
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0